طنز

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | یک شنبه 10 دی 1391 |

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | شنبه 9 دی 1391 |

 

هیچکی از رفتن من غصه نخورد

هیچکی با موندن من شاد نشد

وقتی رفتم کسی قلبش نگرفت

بغض هیچ آدمی فریاد نشد

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت

وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد

دل من میخواست تلافی بکنه

پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد


وقتی رفتم نه که بارون نگرفت

هوا صاف و خیلی هم آفتابی بود

اگه شب میرفتم و خورشید نبود

آسمون خوب میدونم مهتابی بود

دم رفتن کسی گفت سفر بخیر

که واسم غریب و نا شناخته بود

اما اون وقتی رسید که قلب من

همه آرزوهاشو باخته بود

چهره هیچ کسی پژمرده نبود

گلا اما همه پژمرده بودن

کسائیکه واسشون مهم بودم

همه شاید یه جوری مرده بودن

وقتی رفتم کسی غصش نگرفت
 
وقتی رفتم کسی بدرقم نکرد

دل من میخواست تلافی بکنه

پس چشه هیچ کسی عاشقم نکرد

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | سه شنبه 5 دی 1391 |

هنوز هم عاشقانه هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم...
هنوز هم در ازدحام این همه بی تو 
بودن از با تو بودن حرف می‌زنم...
هنوز هم باور
 دارم عشق ما جاودانه است...

این روزها دیگر پشت پنجره می‌نشینم و به استقبال باران می‌روم.
می‌دانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است...
می‌دانم  یکی از همین روزها کسی که نبض زندگی 
من است،
کسی که جز تو نیست بازمی‌گردد...

می‌دانم تمام می‌شود و ما رها می‌شویم؛ پس بگذار بخوانم:
اولین عشق من و آخرین عشق من تویی
نرو، منو تنها نذار که سرنوشت من تویی...

 


 

 

 

 

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | سه شنبه 5 دی 1391 |

 

 

 

                                  نفس می کشم نبودنت را 

 

نیستی

 

هوای بوی تنت را کرده ام

 

 

 

می دانی

 

 

 

پیرهن جدایی ات بدجور به قامتم گشاد است

 

 

 

تو نیستی

 

 

 

آسمان بی معنیست

 

 

 

حتی آسمان پر ستاره

 

 

 

و باران

 

 

 

مثل قطره های عذاب روی سرم می ریزد

 

 

 

تو نیستی

 

 

 

و من چتر می خواهم ...

 

 

 

هر چیزی که حس عاشقانه و شاعرانه می دهد در چشمانم لباس سیاه پوشیده...

 

 

 

خودم را به هزار راه میزنم

 

 

 

به هزار کوچه

 

 

به هزار در

 

 

            نکند یاد آغوشت بیفتم ...

 

 

عکس عاشقانه smstak.com

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | شنبه 2 دی 1391 |

هر صدا و هر سکوتی،اونو یاد من میاره
میشکنه بغض ترانه،غم رو گونه هام میباره
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد
دلمو از قلم انداخت،اونکه صاحب دلم بود
منو دوس داشت ولی انگار،اندازش یه ذره کم بود
از همون نگاه اول،آرزوی آخرم شد
حس خوب داشتن اون،عاشقونه باورم شد

sokoot تكه متن هاي كوتاه عاشقانه و رمانتيك همراه عكس

نویسنده: محسن | موضوع: <-CategoryName-> | چهار شنبه 29 آذر 1391 |

گفتم تو فرهاد مني       گفتي تو شيريني مگر؟

گفتم ندادي دل به من    گفتي تو جان دادي مگر؟

گفتم زكويت مي روم      گفتي تو آزادي مگر؟

گفتم فراموشم مكن       گفتي تو در يادي مگر؟

 

setayeshs.blogfa.com

 

آخرین مطالب پست شده
√ افسانـــ ـه
√ نفرین
√ شکارچی
√ فقط محض خنده
√ لیست جدید ممنوع​ التصویر​ شده های ایران! (فقط بخند)
√ 14 روش کارامد برای خوشمزه کردن غذا!!!!
√ دکتر ناشی
√ عشق واقعی
√ سادگـــــــــــی...
√ چند نکته ی مهم
√ خدا وجود نداره!؟!!
√ پ ن پ های باحال تصویری
√ پیرمرد زبل!!!!!!!!!
√ چرا نباید به یک رستوران 5 ستاره رفت؟
√ به راستی راز دوستی در چیست ؟
√ داستانک زیبا و آموزنده شهسوار
√ داستانک زیبا و آموزنده از کوروش کبیر
√ من باور دارم …
√ به سلامتی همه پدرها
√ چکیده ای از کتاب این کارو نکن این کاروبکن